عمولا کسانی که کارشان یکی از مهم ترین نگرانی هایشان است، به اینکه روی مشتری خود اثر مثبت بگذارند، اهمیت زیادی می دهند. اگر بتوانید در این امر موفق باشید، شما انتخاب شماره یک خریداران و مشتریان خواهید بود. این موفقیتِ کمی نیست و باید برای به دست آوردن آن تلاش زیادی به کار بگیرید. اگر می خواهید روی مشتریان تاثیر مثبت بگذارید و کاری کنید که او هیچگاه شما را فراموش نکند، در ادامه با ما همراه باشید.
1-وقتی مشتری حرف می زند، حرف او را قطع نکنید
می گویند، دقایقی پیش از آنکه کشتی تایتانیک به کوه یخ برخورد کرده و غرق شود، یک کشتی در همان نزدیک قصد داشته به سرنشینان کشتی اطلاع دهد، اما اپراتور بی سیم بدون آنکه حرف او را تا انتها بشنود، بیسیم را قطع کرده است. حال، ما نمی خواهیم بگوییم که قطع کردن حرف مشتری پای مرگ و زندگی را به میان می کشد، اما چنانچه ناخواسته این عمل را مرتکب شوید، تاثیر خوبی روی مشتری تان نخواهید گذاشت.
2-وقتی یک مشتری در حال صحبت با شماست، دیوار نباشید
منظور ما در اینجا از واژه دیوار، نشان ندادن واکنش است. وقتی مشتری به مغازه شما قدم می گذارد و شروع به صحبت با شما می کند، واکنش نشان داده و با او به گرمی صحبت کنید. این موضوع، ادب شما را نشان داده و به مشتری ثابت می کند که این مغازه دقیقا همان جایی است که تا به حال دنبالش می گشته است. در حین صحبت با مشتری نظر خود را ابزار کرده و به او بفهمانید که فعالانه در حال گوش کردن به او هستید. گاهی اوقات یک همدردی کوچک، تاثیر عجیب و خارق العاده بر نگرش مشتری دارد.
3-مراقب باشید که به چه روشی اطلاعات فنی را در اختیار مشتری قرار می دهید
وقتی می خواهید اطلاعات فنی را در اختیار مشتری قرار دهید، باید حواستان را جمع کنید. اگر دیدید که مخاطب شما شناخت نسبی به کالای مورد نیازش دارد، می توانید اطلاعات تخصصی تری به او بدهید، اما اگر دیدید مشتری هیچ اطلاعاتی ندارد، سعی کنید به شکلی که متوجه حرف هایتان شود، با او صحبت کرده و اطلاعاتش را در مورد محصول افزایش دهید. گاهی اوقات می توانید از چشم های مشتری تان بفهمید که آیا متوجه حرف های شما شده است یا نه.
4-مراقب باشید که چه جملاتی به زبان می آورید
مراقبت در مورد جملاتی که به زبان می آورید، یک راه موثر برای فراری ندادن مشتری است. گاهی اوقات شما جمله ای را به زبان می آورید اما حواستان نیست که به مشتری برخورده است. بعدها وقتی خودتان در آن شرایط قرار می گیرید، متوجه می شوید که وای!!! چه جمله بدی را به زبان آورده ام. برای مثال، فرض کنید به یکی از مشتری هایتان می گویید: مردم چیزی سرشان نمی شود. از آنجایی که مشتری شما، خود را جزئی از مردم می داند، قطعا ناراحت شده و پیش خودش می گوید که چقدر این فروشنده ادم بی ادبی است.
5-پیگیر کار مشتری تان باشید
فرض کنید که شما در جایی مشغول هستید و نیاز است که برخی اتفاقات و اخبار را در اختیار مشتری تان قرار دهید. اگر اصولا انسان بی خیال و بی تفاوتی هستید، که توصیه می کنیم به هیچ عنوان به چنین مشاغلی روی نیاورید؛ زیرا در نهایت نمی توانید در آن موفق باشید، اما اگر به کارتان اهمیت می دهید، سعی کنید از اتفاقاتی که در حین کار افتاده است، در صورتی که به مشتری ارتباط دارد، او را نیز در جریان قرار دهید. این روش به صورت غیر مستقیم می تواند باعث جذب مشتری شود و روی او اثر مثبتی بگذارد.
6-جملات بعدی را پیش بینی کنید
فرض کنید می خواهید برای مشتری تان کاری انجام دهید؛ اگر مخاطب شما اطلاعات کافی داشته باشد، احتمالا به شما خواهد گفت که انجام این کار لزومی ندارد و نیازی نیست برای آن وقت گذاشته شود. در اینجا، اگر شما نیز فروشنده زرنگی بوده و از قبل پیش بینی چنین حرف هایی را کرده باشید، می توانید به راحتی پاسخ او را داده و مشتری را متقاعد کنید که انجام این کار به نفع اوست. البته، منظور ما این نیست که شما در کار خود به مشتری دروغ بگویید؛ اگر واقعا انجام یک کار به نفع مشتری تان است، حتما به او بگویید.
7-به مشکلات فنی مشتری واکنش های احساسی نشان بدهید
وقتی مشتری در مورد یکی از مشکلات فنی اش با شما حرف می زند، اگر بتوانید با او همدردی کنید و به مشکلات فنی که دارد واکنش احساسی مناسب و به جایی نشان دهید، به صورت ناخودآگاه تاثیر مثبتی روی مشتری خود خواهید گذاشت. مثلا وقتی مشتری تان برای خرید یک جنس به عمده فروشی شما مراجعه می کند و در مورد برخی مسائل و مشکلات موجود در جامعه حرف می زند، شما نیز با او همدردی کنید و نشان دهید که احساس او را درک می کنید.